5,000 تومان
  • فروشنده : بانک تحقیق

  • کد فایل : 28093
  • فرمت فایل دانلودی : .doc
  • تعداد مشاهده : 2511

آخرین فایل ها

- بیشتر -

دانلود متن كامل نهج البلاغه

دانلود متن كامل نهج البلاغه

0 2.5k
دانلود متن كامل نهج البلاغه

با دانلود متن كامل نهج البلاغه در خدمت شما عزیزان هستیم.این متن كامل نهج البلاغه را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود متن كامل نهج البلاغه ادامه مطالب را بخوانید.

نام فایل:دانلود متن كامل نهج البلاغه

فرمت فایل:word و قابل ویرایش

تعداد صفحات فایل:44 صفحه

قسمتی از فایل:

 خطبه 1

در اين خطبه ، سخن از آغاز آفرينش آسمان و زمين و آفرينش آدم ( ع ) است .

حمد باد خداوندى را كه سخنوران در ثنايش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهايش عاجز آيند و كوشندگان هر چه كوشند ، حق نعمتش را آنسان كه شايسته اوست ، ادا كردن نتوانند . خداوندى ، كه انديشه‏هاى دور پرواز او را درك نكنند و زيركان تيزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند . خداوندى كه فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهايتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان يافت ، كه در زمان نگنجد و مدت نپذيرد . آفريدگان را به قدرت خويش بيافريد و بادهاى باران زاى را بپراكند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره‏هاى كوهساران ، زمينش را از لرزش بازداشت .

اساس دين ، شناخت خداوند است و كمال شناخت او ، تصديق به وجود اوست و كمال تصديق به وجود او ، يكتا و يگانه دانستن اوست و كمال اعتقاد به يكتايى و يگانگى او ، پرستش اوست . دور از هر شايبه و آميزه‏اى و ، پرستش او زمانى از هر شايبه و آميزه‏اى پاك باشد كه از ذات او ، نفى هر صفت شود زيرا هر صفتى گواه بر اين است كه غير از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر اين است كه غير از صفت خود است .

[ 31 ]

هركس خداوند سبحان را به صفتى زايد بر ذات وصف كند ، او را به چيزى مقرون ساخته و هر كه او را به چيزى مقرون دارد ، دو چيزش پنداشته و هر كه دو چيزش پندارد ، چنان است كه به اجزايش تقسيم كرده و هر كه به اجزايش تقسيم كند ،

او را ندانسته و نشناخته است . و آنكه به سوى او اشارت كند محدودش پنداشته و هر كه محدودش پندارد ، او را بر شمرده است و هر كه گويد كه خدا در چيست ، خدا را درون چيزى قرار داده و هر كه گويد كه خدا بر روى چيزى جاى دارد ، ديگر جايها را از وجود او تهى كرده است .

خداوند همواره بوده است و از عيب حدوث ، منزه است . موجود است ، نه آنسان كه از عدم به وجود آمده باشد ، با هر چيزى هست ، ولى نه به گونه‏اى كه همنشين و نزديك او باشد ، غير از هر چيزى است ، ولى نه بدان سان كه از او دور باشد . كننده كارهاست ولى نه با حركات و ابزارها . به آفريدگان خود بينا بود ، حتى آن زمان ، كه هنوز جامه هستى بر تن نداشتند . تنها و يكتاست زيرا هرگز او را يار و همدمى نبوده كه فقدانش موجب تشويش گردد . موجودات را چنانكه بايد بيافريد و آفرينش را چنانكه بايد آغاز نهاد . بى‏آنكه نيازش به انديشه‏اى باشد يا به تجربه‏اى كه از آن سود برده باشد يا به حركتى كه در او پديد آمده باشد و نه دل مشغولى كه موجب تشويش شود . آفرينش هر چيزى را در زمان معينش به انجام رسانيد و ميان طبايع گوناگون ،

سازش پديد آورد و هر چيزى را غريزه و سرشتى خاص عطا كرد . و هر غريزه و سرشتى را خاص كسى قرار داد ، پيش از آنكه بر او جامه آفرينش پوشد ، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پيچ و خم هر كارى را مى‏دانست .

آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شكافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراكم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، كه بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد كه فرو ريزد ، و در همان جاى كه مقرر داشته بماند . هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت . [ و تا آن آب در تموج آيد ] ، باد ديگرى بيافريد و اين باد ، سترون بود كه تنها كارش ، جنبانيدن آب بود . آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند ، از جايگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد كه بر آن آب موّاج ،

[ 33 ]

وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان كه مشك را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزيد ، كه در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو كرد و همه اجزاى آن در حركت آورد تا كف بر سر برآورد ،

آنسان كه از شير ، كره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن كفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد . در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هيچ ستونى كه بر پايشان نگه دارد يا ميخى كه اجزايشان به هم پيوسته گرداند . سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناك پديد آورد و چراغهاى تابناك مهر و ماه را بر افروخت ، هر يك در فلكى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرك .

سپس ، ميان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .

برخى از آن فرشتگان ، پيوسته در سجودند ، بى‏آنكه ركوعى كرده باشند ، برخى همواره در ركوعند و هرگز قد نمى‏افرازند . صف در صف ، در جاى خود قرار گرفته‏اند و هيچ يك را ياراى آن نيست كه از جاى خود به ديگر جاى رود . خدا را مى‏ستايند و از ستودن ملول نمى‏گردند . هرگز چشمانشان به خواب نرود و خردهاشان دستخوش سهو و خطا نشود و اندامهايشان سستى نگيرد و غفلت فراموشى بر آنان چيره نگردد . 


5,000 تومان